• امروز : دوشنبه - ۵ آذر - ۱۴۰۳
25
به بهانه تصادف خونین مینی بوس معلمان دانشسرای الیگودرز؛

بیست و هفتمین سالروز عروج خونین دانشجو معلمان دورودی در سال ۷۳

  • کد خبر : 7295
  • ۲۷ آذر ۱۴۰۰ - ۱:۲۱
بیست و هفتمین سالروز عروج خونین دانشجو معلمان دورودی در سال ۷۳
در 27 آذر ماه سال 1373 مینی بوس حامل دانشجو معلمان دانشسرای چمن سلطان الیگودرز با یک تریلی تصادف می نماید که در این حادثه خونین 31 دانشجو معلم و 2 راننده مینی بوس و تریلی کشته می شوند و 6 نفر به صورت معجزه آسایی زنده می مانند.در این گزارش ماجرای تصادف خونین را از زبان دو نفر از بازماندگان می خوانیم.

ظفر پاپی/پایگاه خبری گهر:  ۲۶ آذر ماه سال ۱۳۷۳ باران شدید در دورود بارش گرفت. دانشجو معلمان دانشسرای چمن سلطان الیگودرز هر هفته صبح از دورود به مقصد الیگودرز سوار مینی بوس های فرسوده ی بین شهری می شوند.

روز شنبه بیست و ششم آذر ماه ۱۳۷۳ به دلیل تولد امام علی (ع) تعطیلی رسمی بود و دانشجویان می بایست اول صبح روز یکشنبه ۲۷ آذر در محل کلاس خود حاضر شوند. به دلیل بارندگی هوا بسیار مه آلود بود ولی تقدیر به گونه ای رقم خورده است که باید این مسیر را می رفتند.

پدران و مادرانی که با هزار امید و آرزو فرزندان خود را راهی دانسشرا می کردند،خبر نداشتند که این آخرین دیدار آنان با فرزاندانشان بوده است.ادامه ی این حادثه ی غمبار را از زبان دو نفر از بازماندگان این حادثه می خوانیم.

اگر این حادثه امروزه اتفاق می افتاد می افتاد،دردناک ترین حادثه جاده ای کشور لقب می گرفت ولی ۳۱ دانشجو معلم در آن سال ها مظلومانه به‌ خاک سپرده شدند و در هیچ جایی نامی از این جانباختگان پرپر شده درج نشده است و هیچ یادبودی برای آنان برگزار نمی شود. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.

فوتی های تصادف دانشجو معلمان سال 73

فوتی های تصادف دانشجو معلمان سال ۷۳

 

راوی:محمدرضا خادم فر-فرهنگی- محل کار: شهرستان دورود

محمدرضا خادم فر بازمانده تصادف خونین سال ۱۳۷۳

محمدرضا خادم فر بازمانده تصادف خونین سال ۱۳۷۳

دقیقا روز جمعه ۱۳۷۳/۰۹/۱۸ بود و دورود بارندگی شدیدی روی داده بود و موجب آب گرفتگی مناطق سری ساتی و بحرین شده بود.جمعه شب من به همراه داریوش آسترکی به محل آب گرفتگی رفتیم و با ساکنین محل وسایل خونه های آب گرفته رو جابجا می کردیم.فردا صبح شنبه بچه ها که جمع شدیم واسه رفتن به دانشسرای چمن سلطان الیگودرز ولی منصرف شدیم و دلیلش رو سیل و آبگرفتگی در دورود گذاشتیم. روز بعد یکشنبه که با دو مینی بوس آقای خادمی و شریعتی حرکت کردیم و به دانشسرا رسیدیم و تعهد دادیم که بار دیگه غیبت مرتکب نشیم.
هفته بعد شنبه ۲۶ آذرماه به خاطر یک مناسبت که در خاطرم نیست تعطیل رسمی بود (تولد امام علی (ع) و روز پدر).
روز یکشنبه ۲۷ اذر ماه همه در جلوی ساختمان نیمه کاره پاساژ ملت تجمع کردیم و منتظر سرویس بودیم. دقیقا در خاطرم هست که واسه شب یلدا که دانشسرا بودیم داشتیم برنامه ریزی میکردیم.
متاسفانه مینی بوس آقای شریعتی بخاطر مشکل فنی نتونست حاضر بشه و همه مجبور شدیم با ماشین آقای خادمی حرکت کنیم.
حدود ۳۵ نفر می‌شدیم.
دور میدون آزادگان هم آقای حسن رازانی از بچه های روستای رازان بخش زاغه سوار ماشین ما شد و در جاده حشمت آباد هم ولی بهمنی و حمید پاپی سوار شدند و جمع ما ۳۸ نفر شد.
با توجه به مه گرفتگی و لغزندگی جاده ماشین آرام حرکت میکرد.
در این هنگام سیاوش یاربی بنده رو صدا کرد که صندلی انتهای ماشین نشسته بودم و من جای خودم رو به محمدرضا نیک آبادی دادم و خودم رفتم جلوی ماشین پشت صندلی راننده موندم
در این هنگام یکی از بچه ها سیگاری روشن کرد که با اعتراض بقیه مواجه شد . سیاوش یاربی خطاب به دیگران گفت : بابا ولش کنید بزارید سیگار آخرش رو بکشه.
چون داخل ماشین بیشتر بچه ها سرپا بودن و جای سوزن انداختن نبود
کاوه زند وکیل که صندلی جلوی ماشین قرار گرفته بود یهو داد زد: نگاه ماشین داره میاد روی ما !!!!! و دیگه چیزی متوجه نشدم.
وقتی چشم باز کردم بیمارستان الزهرا اصفهان بودم.من به دلیل شدت تصادف حدود یکماه در کما بودم و دوران نقاهتم حدود شش ماه طول کشید.
ولی از بقیه که ماجرا رو شنیدم اظهار داشتند که بعضی از بچه ها که از ماشین جا مونده بودن با سواری خودشون رو رسوندن که مینی‌بوس با یک دستگاه سنگ کش شاخ به شاخ شده بود و در جا هر دو راننده ازبین رفته بودند.

بعد از تصادف به دلیل نبودن آمبولانس،بسیاری از مجروحین توسط وانت به بیمارستان ها منتقل شدند و خیلی از همکلاسی های ما به دلیل دیر رسیدن و نبود امکانات فوت شدند.

راوی:محمدرضا اصفهانی-فرهنگی- محل کار: شهرستان دورود

روز یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۷۳ ساعت ۷ و ۳۰ منتظر مینی بوس ها بودیم. ۴۵ نفر دانش اموز دورودی در دانشسرای تربیت معلم علامه امینی درس می خواندند. اکثرا در سال چهارم آخر تحصیل بودند. متاسفانه یکی از مینی بوس ها نیامد و هر چه منتظر ماندیم فایده ای نداشت. اون روزها مینی بوس مهم ترین وسیله تردد بین شهرهای دورود و ازنا و الیگودرز بود و چون وقت نمی شد تا ترمینال برویم همه سوار یک مینی بوس ایویکو به رانندگی مرحوم محمد خادمی شدیم .

بین راه هم از ناصرالدین و حشمت آباد چند نفر از دوستان همکلاسی که اهل اون روستا ها بودند سوار کردیم که جمعا ۴۱ نفر شدیم. تازه باران باریده بود و هوا کمی مه آلود بود.

دقیقا در محل روبه روی شهرک صنعتی کنونی ازنا یک کامیون سنگ کش با مینی بوس از روبرو برخورد می کند و باعث مرگ ۳۱ دانشجوی دانشسرا و هر دو راننده می شود در این حادثه ۱۰نفر هم به شدت زخمی شدند. اسامی فوتی ها بارها اعلام شده ولی از کسانی که زخمی شدند هیچگاه اسمی برده نشد.

در این تصادف داود لک، مجید آسترکی، محمدرضا خادم فرد، سعید فلاحتی، ولی بهمنی، مرحوم محمدرضا نصرتی ( که در یک حادثه چند سال بعد فوت شد) نعمت اله قیاسوند، حسن چهارمحالی، محمدرضا یاراحمدی زاده و محمدرضا اصفهانی زخمی شدند.

در هنگان تصادف با ضربه تریلی بیهوش شدم.دقایقی بعد از تصادف به هوش آمدم که توسط فردی روی زمین کشیده می شدم و آن فرد می گفت این هم زنده است.من را به ازنا انتقال دادند و به دلیل نبود امکانات به اصفهان اعزام شدم و از ناحیه سر ۴۰ بخیه خوردم.

راوی-احمد گودرزی-فرهنگی شهرستان بروجرد

اتفاق بسیار درد آوری بود .
من به همراه تعدادی از بچه های دانشسرای ازنا سوار یک مینی بوس بودیم، به دربند که رسیدیم یک صدایی مهیبی به گوشمان رسید.به صحنه تصادف که تصادف رسیدیم  متوجه شدیم صدای برخورد ماشینها بوده است .
کتابها ، کیف ها ،لباسها در اطراف پراکنده شده بوند  و جنازه ها را با هر خودرویی که می رسید بردند.صحنه های تکان دهنده و دردناکی بود.
خداوند همه ی این شهدای راه کسب علم را با اولیاء الله محشور فرماید.

 

راوی-عبدالرضا قاسمی-مدیرمسئول پایگاه خبری یافته

مرور یکی از دردناک‌ترین حوادث جاده‌ای کشور در لرستان

۲۷ سال پیش و در ۲۷ آذرماه ۱۳۷۳، لرستان شاهد یک روز بسیار تلخ بود.
آن روزها کارمند بنیاد جانبازان استان بودم و دانشجوی دانشگاه آزاد بروجرد…
دوستی داشتم که حسابدار بنیاد در ازنا بود که به‌تازگی ازدواج کرده بود. روز شنبه ۲۶ آذر مصادف با ولادت حضرت علی، برای عرض تبریک به دیدارش رفتیم و با اصرار ایشان شب را در ازنا گذراندیم. این دوستم اعتقاد داشت که صبح ممکن است گردنه‌ها بسته شود و بهتر است برای حضور در کلاس دانشگاه (در بروجرد)، صبح از اینجا عازم شوید. سخاوت این دوستم که مصداق مهمان‌نوازی لرستانی‌ها بود باعث شد که شب را در ازنا بیتوته کنیم …
با یکی از دوستان صبح روز یکشنبه ۲۷ آذرماه به ترمینال ازنا- دورود رفتیم تا عازم دانشگاه بروجرد شویم…
سوار مینی‌بوس شدیم و راهی بروجرد…
بعد از اردوگاه اباذر ازنا و نزدیکی شهرک صنعتی فعلی بارندگی شدید با مه غلیظ، تلفیقی از عظمت خدا را در منطقه به نمایش گذاشته بود و ما غرق در تماشا…
ناگهان متوجه شلوغی جاده شدیم و شیون مردم…
از مینی‌بوس که پیاده شدیم، متوجه عظمت مصیبت گردیدیم… مینی‌بوس حامل دانشجو معلمان دانشسرای چمن سلطان الیگودرز که اغلب دورودی بودند با یک تریلی شاخ به شاخ تصادف کرده بود…
اعضا بدن و پیکرهای بیجان بود که سطح جاده را پر کرده بود…
من که دلش را نداشتم کمکی کنم … اما مردم منطقه و رهگذران هر آنچه در توان داشتند به خرج دادند تا معدود مصدومان باقی‌مانده را با وانت، سواری و … به بیمارستان برسانند…
متأسفانه در این حادثه خونین ۳۱ دانشجو معلم و ۲ راننده مینی‌بوس و تریلی کشته شد و ۶ نفر هم به‌صورت معجزه‌آسایی زنده می‌مانند.
این حادثه که یکی از دردناک‌ترین حوادث جاده‌ای کشور در لرستان است، اگر امروز اتفاق می‌افتاد بدون شک با واکنش و مطالبه بسیاری از مردم مواجه می‌شد…
اما آن ایام به دلیل نبود امکانات و سکوت خبری هرگز به ابعاد این ماجرا پرداخته نشد و خیلی زود به فراموشی سپرده شد…

روحشان شاد

لینک کوتاه : https://gaharnews.ir/?p=7295

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.