دورود را همه ما با صدای زندگی میشناسیم؛ با خروش رودخانهها، صلابت اشترانکوه و چرخهایی که در صنایع این شهر میچرخند. اما این روزها، در پسِ این زیباییهای طبیعی و همت کارگری، دغدغهای سنگین بر دل بسیاری از همشهریانمان نشسته است؛ دغدغهای به نام «سرپناه». گزارش پیشرو، نه به قصد گلایه صرف، بلکه تلاشی است دلسوزانه برای بازتاب صدای خانوادههایی که در هیاهوی تورم و گرانی مسکن، چشمانتظار تدبیر مسئولان و گشایشی در طرحهای ملی هستند.
این قیمتها با جیب کارگر نمیخواند
کافیست سری به مشاورین املاک در محلات مختلف دورود بزنید تا عمق ماجرا را لمس کنید. شنیدن قیمتهای میلیاردی برای خرید آپارتمان (مثلاً واحدهای نوساز که گاهی تا ۱.۷ میلیارد تومان قیمتگذاری میشوند)، برای جوانی که تازه زندگیاش را شروع کرده یا پدری که حقوق کارگری میگیرد، شبیه به شوخی تلخی است که خنده را بر لب میخشکاند.
اما درد اصلی شاید خرید نباشد؛ «اجارهنشینی» است که امان مردم را بریده. عدم تعادل بین خانههای موجود و تعداد متقاضیان، باعث شده اجارهبها مسیری صعودی را طی کند. روایتهای تلخی از سطح شهر به گوش میرسد؛ خانوادههایی که به دلیل ناتوانی در تمدید قرارداد، ناچار به کوچکتر کردن سفره و سقف خود شدهاند یا به حاشیه شهر پناه بردهاند. این وضعیت، شایسته مردم نجیب دورود نیست.
گرهی که در کار «نهضت ملی مسکن» افتاده است
طرح «نهضت ملی مسکن» نور امیدی بود که در دلها روشن شد. آمارهای رسمی میگویند بیش از ۱۳ هزار دورودی عزیز برای این طرح ثبتنام کردند تا شاید رویای خانهدار شدنشان تعبیر شود. اما واقعیتهای اجرایی نشان میدهد که مسیر، ناهموارتر از آن بود که تصور میشد.
باید منصف باشیم؛ توپوگرافی خاص لرستان و کمبود زمین هموار در دورود، یک مانع طبیعی بزرگ است. اما مردم میپرسند آیا سرعت فعلی پروژهها (مانند پروژه ۶۴۸ واحدی) تنها به دلیل نبود زمین است؟ پیشرفت فیزیکی پروژهها در سطح استان که به گواه آمار هنوز به نقطه مطلوب نرسیده، نشان میدهد که هماهنگی بینبخشی بیشتری نیاز است. به نظر میرسد چرخه اداری و بانکی، آنچنان که باید روغنکاری نشده است. «تسهیلات بانکی» که قرار بود موتور محرک ساختوساز باشد، گاهی با چنان کندی و سختگیریهایی مواجه میشود که پیمانکار و متقاضی را خسته میکند.
چرا کار گره خورده است؟
ما نمیتوانیم چشمانمان را بر واقعیتهای کلان ببندیم. تورم مصالح ساختمانی و رکود اقتصادی، دستاندازهای بزرگی هستند که از پایتخت تا دورترین شهرها را درگیر کردهاند. اما در سطح محلی، دو عامل نیاز به توجه ویژه دارد: ۱. بروکراسی پیچیده: گاهی نامهها و مجوزها در پیچوخمهای اداری گیر میکنند و زمان طلایی ساختوساز از دست میرود. ۲. بضاعت مردم: بسیاری از متقاضیان دورودی از قشر شریف کارگر هستند. انتظار واریز آوردههای سنگین و پیدرپی از سوی آنان، شاید با واقعیت جیبشان همخوانی نداشته باشد.
چه باید کرد؟
ما به عنوان رسانه، معتقدیم هنوز برای جبران دیر نشده است. حل این کلاف، نه با دستورهای خشک اداری، بلکه با «همدلی» ممکن است:
۱. نگاه ویژه بانکها به سفره مردم: از شبکه بانکی استان تقاضا داریم شرایط خاص اقتصادی دورود را درک کنند. تسریع در پرداخت تسهیلات و کاهش سختگیریهای اداری، بزرگترین کمک به تولید مسکن است.
۲. تغییر استراتژی تأمین زمین: مسئولان استانی و شهرستانی با همافزایی بیشتر، میتوانند الحاق زمینهای جدید یا تغییر کاربریهای قانونی را تسریع کنند تا قحطی زمین پایان یابد.
۳. حمایت از مستأجران: در کوتاهمدت، نظارت دلسوزانه بر بازار اجاره و تشویق صاحبخانههای باانصاف، میتواند از التهاب روانی بازار بکاهد.
۴. شفافیت با مردم: اگر مانعی وجود دارد، صادقانه با متقاضیان در میان گذاشته شود. مردم اگر بدانند مسئولان دوندگی میکنند اما مانع قانونی وجود دارد، صبوری خواهند کرد.
سخن آخر
بحران مسکن در دورود، یک مسئله ریاضی نیست؛ مسئلهای انسانی است که با آرامش خانوادهها گره خورده. امیدواریم مسئولان محترم با نگاهی جهادی و فراتر از ساعات اداری، برای باز کردن این گره تلاش کنند. مردم دورود لایق بهترینها هستند و داشتن یک سقف امن، کمترین حق آنهاست.
