اینکه در تمام جهان و کشور شناخته شده باشی و در شهر خودت غریبه باشی و با افتخاراتی که آفریده ای بیگانه باشند؛ غربت معنی پیدا می کند. وقتی بعد از فتح قله علم کوه از مسیر گرده آلمان ها به شهر دورود برگشت،بجز دوستان و خانواده کسی به استقبالش نیامد تا بیشتر از بیش برای تحقق رویاهایش با دو پای مصنوعی مصمم شود. سجاد سالاروند، نام قهرمانی است که برای خیلی از همشهریانش ناآشناست. این حرف را به این دلیل می گویم که خودم از طریق فضای مجازی با همشهریان دورودی و لرستانی در ارتباط هستم و در این چند سال این اسم برایم بیگانه بوده است. این گلایه را خود سجاد نیز می گوید. او می گوید در این چندسال تمام مسئولان کشوری و رسانه ها از من تقدیر کرده اند ولی در استان خودم و یا حتی شهر خودم دورود، از من کوچکترین دعوتی صورت نگرفت . سجاد حقیقت را می گوید. او پس از فتح قله علم کوه و بازگشت به شهر دورود در اواخر مرداد 98 تنها مورد استقبال خانواده و دوستانش قرار گرفت و بسیار غریبانه به منزل پدریش رفت.